- گروگان فرستادن (بُ دَ)
چیزی را به رهن برای کسی فرستادن:
چو هر سه بدین نامدار انجمن
فرستی گروگان بنزدیک من.
فردوسی.
وز آن پس که آن کرده باشیم نیز
گروگان فرستیم و هر گونه چیز.
فردوسی.
رجوع به گرو شود
چو هر سه بدین نامدار انجمن
فرستی گروگان بنزدیک من.
فردوسی.
وز آن پس که آن کرده باشیم نیز
گروگان فرستیم و هر گونه چیز.
فردوسی.
رجوع به گرو شود
